اتاق شماره ۶
امروز یکم درس خوندم و سوال حل کردم و یک کتاب زیبا خوندم :"))))
اتاق شماره ۶، آنتون چخوف دلم برای فضای دارک و سنگین ادبیات روسی تنگ شده بود. کتاب کم حجم و پرمحتواییه. دوسش داشتم :)
قسمتی از کتاب:
زندگی دام تاسفباری است. وقتی انسان متفکر به بلوغ میرسد و ذهنش پخته میشود، بیاختیار خود را در دامی میبیند که خلاصی از آن ممکن نیست. در حقیقت او برخلاف میلش به واسطهی تصادفهایی از نیستی به هستی رسیده... برای چه؟ او میخواهد از معنا و هدف زندگیاش سر دربیاورد، ولی به او جواب نمیدهند یا جوابهای پرتوپلا میدهند؛ در میزند، در را برایش باز نمیکنند؛ مرگ به سراغش میآید، باز برخلاف میلش