انسان گنگ‌ترین و حل نشدنی‌ترین مسئله زندگی منه! تمامی اجزا و بیشتر از همه مغز و احساسات! قسمت دردناک ماجرا اینجاست که برای نسل های گذشته هم همین بوده و به این میرسی که بشر همواره باهاش درگیر بوده! گاهی هم به سوال هایی که خیلی عذابش میداده یه جواب پیدا کرده که نمیدونم جواب درستیه یا صرفا خواسته ازش رد بشه! این اواخر خیلی زیاد بالا پایین شدم از لحاظ احساسی و تنها کاری که دلم میخواست انجام بدم، گریه بود و خب بی دلیل! توی رندوم ترین حالت ممکن و تو ناتوان ترینی در مقابل‌شون! تنها پاسخ موجهی که تونستم پیدا کنم اینه که واکنش بدنم در مقابل درد و فشار و غم زندگی، گریه‌اس و خب کاریم از من ساخته نیست. رهاش کردم